چه معنـــــى دارد
زندگى...!؟
وقتى كه هیچ اتفاقى
من و تو را
سر راه هم قرار نمى دهد !!
خیلی زود میفهمی،
همهچیز را در آغوشِ من جا گذاشتی!
مثلِ مسافری که تمامِ زندگی اش را،
در یک ایستگاهِ بینِ راهی،
جا میگذارد!
درحال حاضر در دسترس نیست نه اون گوشی بی زبون
خــــــدا جــونــم
اینکه قلبم شکست به درک...
اینکه تنها شدم هم به درک...
اصلا دلمم شکست به جهنم!
ولی این منو آتیش میزنه که خودمو زنده گذاشتی
تا جلوی این شکسته ها شرمنده شم..!
خــدا روےِ لــحــظـﮧهـــایــش قـــیــمـت گــذاشــتـــﮧ اســت ...
خــیــلــے از شــبهــا ارزانــےِ خـــودش !
امـــآ...
یــک شـبهـایــے هـســت
کــﮧ بــراے مــטּ زیــادے گــراטּ تــمــام مـے شـود!
یه روزی یه دخترو پسری با هم دوست بودن و ظاهرا همدیگرو خیلی دوست داشتن وبه نشانه ی دوستیشون هر دو حلقه کرده بودن انگشتشون و اسم دختر قصه ی ما هم دنیا بود بالاخره میرسه روزی که پسره وقت سربازیش میرسه میاد به دنیا میگه من دارم میرم سرباز تا برم بیام منتظرم میمونی دنیا با تبسمی میگه آره عزیزم تو با خیال راحت برو من چش براهت میمونم خلاصه پسره میره سرباز و فقط واسه دختره نامه مینویسه ولی از دختره جوابی دریافت نمیکنه پسره با هزار مکافات واسه خودش مرخصی جور میکنه تا بره ببینه جریان از چه قراره چرا دنیا جواب نامه هاشو نمیده پسره میادو با هزار مکافات دنیا رو پیدا میکنه ازش میپرسه چرا جواب نامه هامو ندادی و... اول دنیا جواب نمیده ولی وقتی پسره اونقدر اصرار میکنه دنیا با عصبانیت دست پسر رو میگیره میگه میخوای بدونی چرا؟ پس همراه من بیا دنیا پسر رو میبره خونش و جلوی کمد می ایسته ووقتی در کمدو باز میکنه کلی حلقه ازش میریزه بیرون بعدش به پسره میگه حلقه ای که تو به من دادی لای ایناست اینو فراموش نکن اسم من دنیاست و دنیا به هیچکس وفا نمی کنه
بعضی وقتا تو دعوا فقط باید نگاه کنی.
فحشاشو بده و بهونه هاشو به جون بخری.
تموم که شد بغلش کنی و اروم در گوشش بگی:
با من نجنگ.من دوست دارم عشقم
گاهی هیچکس نیست تا باهاش درد دل کنیم ....
دلت میخواد با یکی حرف بزنی ..... درد دل کنی
اونوقت یه چیزی ته دلت بهت میگه :
با اونی که اون بالاست حرف بزن
ناخود آگاه رو میکنی سمت آسمون
میگی خدایا ................
اسمش عشق است… به خدا کردم نظر نداد جوابم
نه علاقه…
نه عادت…!
حماقت محض است…
دلتنگ کسی باشی…
که دلش با تو نیست…!
که منم ادمی بیا به پاسم
من از بهر غم به اینجا رسیدم
از لطف تنهای به اینجا رسیدم
چطور بگم اشفته حالم باورم کنی
چطور بگم بازیچه روزگارم تا باورم کنی
وای بر من چطور شده باز دس به شعر کشیدم
دس به جادوی کلمات کشیدم
من که بس پیر شدم کهنه حالم
بخدا اشفته حالم نمیده کسییییییییییییییییییی ندایم
ببین رب به کجا کشوندیم
ببین جز تو نیست کسی کنارم .( ببین تو هم نمی دی جوابم )
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
هرکی اسممو میدونه(اسمه اصلیمو) بزنه و وارد شه... فارسی بزن
خیلی دوستت دارم سخت بود
اما نمی دونم "خیلی "رو چه جوری بنویسم
که خیلــــــــــــــــــــــ ـــــــــی خونده بشه ؟!!!؟؟؟
حلقه ی دستانمان را دوست دارم
وقتی دست ات توی دست من است
و
دل توی دلم نیست
فراموش کردن کسی
که با او
همه چیز و همه کس را
فراموش میکردم!
دیگر اثری از تو در دلم نمیبینم
جوابت " نه" است!!
برو...خوش باش با همان دلایلی که
روزی به خاطرشان از کنارم رفتیبرنگرد تمام شده ای برایم
چه تفآوتی می کند آن سوی دنیآ بآشیم
یآ فقط چند کوچه آن طرف تر!؟
پآی عشق که در میآن بآشد
دلتنگی دمآر آدم رآ در می آورد
هیچگاه به خاطر هیچ کس و هیچ چیز
دست از * ارزش هایت * نکش
چون زمانی که ان شخص از تو دست بکشد
آنوقت ، تو میمانی و یک * من * بی ارزش
.: Weblog Themes By Pichak :.